سخن اول

تعلق به جامعه اکثریت امتیازگونه[1]‌هایی دارد که بودن در جامعه اقلیت موجب محرومیت از آن امتیازهاست. در ایران، اگر کسی بهایی باشد، نه امکان تحصیل دارد و نه امکان تجارت و تولید و حتی کشاورزی. حتی گورستان‌هاشان را تخریب می‌کنند.

 در سرکوب بهاییان، جامعه اکثریت شیعه نیز همدست حکومت است. چه آن کسی که هر بار خبر سرکوب و ظلم در حق بهاییان را می‌شنود و نادیده می‌گیرد و چه آنکه با تعجب می‌گوید چرا بهاییان هویت خود را پنهان نمی‌کنند و چه آن کسی که همراه با تبلیغات رسمی دینی ادعا می‌کند که دین بهاییت انحراف است و بهاییان منحرف. همه دست در دست هم دارند.

در کنار همدستی با «ستم» که دامن جامعه اکثریت را می‌گیرد، و به گناهی جمعی بدل می‌شود، یک اتفاق ساختاری و پنهان نیز در جریان است. محروم کردن هر گروه اجتماعی از حقوقش، امتیازی است که محروم نشدگان و برکنار ماندگان بدست آورده‌اند. اینکه ده‌ها جوان نخبه بهایی از دانشگاه محروم می‌شوند به این معنی است که دیگرانی هستند که علی‌رغم شایستگی، جای آنها را می‌گیرند. به این ترتیب امتیازی ساختاری و پنهان به وجود می‌آید که با محرومیت اقلیت بهایی -و اقلیت‌های دیگری که از تحصیل محروم می‌شوند- به دیگران تعلق می‌گیرد. این امتیاز همان «پریویلیج» یا امتیازگونه بودن در اکثریت است.

ممکن است در ساخته شدن این «امتیاز گونه» ما نقشی نداشته باشیم. اما خواسته یا ناخواسته از آن استفاده می‌کنیم. به همین دلیل است که کمترین وظیفه ما آگاهی از آن است. جامعه اکثریت باید بفهمد که امتیازهایی دارد و اقلیت‌ها از آن امتیازها محرومند. محرومیت از تحصیل بهاییان تنها یکی از نمونه‌ها است.

هزاران نمونه دیگر درباره محرومیت اقلیت‌ها و امتیاز اکثریت می‌توان برشمرد. در هر مورد ممکن است فردی از جمله کسانی باشد که امتیازی دارد و در جای دیگر همان فرد محرومیتی داشته باشد که به امتیاز فرد دیگری تبدیل شده است. برای نمونه یک فارس بهایی ایرانی، امتیاز این را دارد که به زبان مادری‌اش در جامعه از امکانات فراوانی استفاده کند. اما یک ترک ایرانی چنین امتیازی را ندارد. یا یک ترک بهایی ایرانی، میزان محرومیتش از یک فارس بهایی ایرانی بیشتر است.

ساختار امتیازگونه‌ها و نحوه توزیع ساختاری آن در جامعه پر از تبعیض ایران، بخشی از بحرانی است که موجب مقاومت جامعه اکثریت در برابر هرگونه تحول شده است. اکثریت نگران از دست رفتن امتیازها است. این جوامع اکثریت است که در هر مورد –دینی یا زبانی یا قومی یا جنسی و …- امتیازگونه‌هایی دارد و حاضر نیست که آن امتیازها را از دست بدهد. بخشی از راه‌حل بحران امروز، برملا کردن این امتیازگونه‌ها و  آماده کردن جوامع اکثریت برای پذیرش حقوق جوامع اقلیت است.


[1]. privilege