سخن اول

در این شماره از گاهنامه آراشما، دو مقاله کلاسیک درباره مساله اقلیت‌ها منتشر شده است.

مقاله اول این مجموعه، بار دیگر به مفهوم امتیازگونه (پریویلج) پرداخته است. این مقاله یکی از نوشته‌های کلاسیک درباره مفهوم امتیازگونه است که نزدیک به پانزده سال از انتشار آن می گذرد. اهمیت این نوشته در آن است که تلاش می‌کند تا نشان دهد زبان اکثریت، و کسانی که از امتیازگونه تعلق به جامعه اکثریت برخوردارند، ساختاری پیدا کرده که امتیازگونه‌های اکثریت را نادیده می‌گیرد. در واقع زبان اکثریت، امتیازهای ساختاری و ناعادلانه‌ای را که اعضای جامعه اکثریت دارند، پنهان می‌کند.

ما نیز می توانیم همین ساختار زبانی پنهان‌کننده را در جامعه خود تجربه کنیم. کافی است به یکی از اعضای جامعه اکثریت (مثلا یکی از مردان در مقابل زنان یا یکی از فارس‌ها در برابر عرب‌ها یا ترک‌ها و کردها و بلوچ‌ها و …) یادآوری کنید که امتیازی دارد که عضو جامعه اقلیت آن را ندارد. اولین شیوه مواجهه، انکار این امتیاز است و بعد عادی‌سازی آن و پافشاری بر اینکه این امتیاز عادلانه است و اینکه او از این امتیازگونه برخوردار بوده امری طبیعی است.

مثلا اگر به مردی بگویید او حق طلاق دارد و همسرش ندارد، ابتدا ممکن است اصلا مساله طلاق را نادیده بگیرد و ادعا کند که اصلا چنین چیزی اهمیتی ندارد چون قرار نیست که از همسرش طلاق بگیرد و طلاق در زندگی آنها جایی ندارد! در گام بعد ممکن است بکوشد که وجود این امتیاز را بخشی از دستگاه دینی یا فرهنگی توصیف کرده و برخورداری  خود را از آن امتیاز را توجیه کند.

مشابه همین مواجهه در مورد زبان فارسی تکرار خواهد شد. اینکه زبان فارسی به زور در تمامی نقاط ایران- حتی در جایی که هیچ‌کس فارسی حرف نمی زند- زبان رسمی واداری وآموزشی است، امتیازی است که ابتدا امتیازبودن آن انکار می‌شود و بعد وجود این امتیاز عادی‌سازی شده و طبیعی جلوه داده خواهد شد. داستان‌های تاریخی هم جعل خواهد شد که چرا باید چنین باشد و این کاملا طبیعی است و در طول تاریخ هم همیشه اینطور بوده است.

این همان ساختار تبعیضی است که در عمل موجب امتیازگونه‌هایی برای اعضای جامعه اکثریت می‌شود و در زبان، به انکار و عادی‌سازی آن می‌انجامد.

مقاله دوم این شماره از گاهنامه آراشما، نوشته جاشوا فیشمن، جامعه‌شناس نامدار آمریکایی است. بیشترین تحقیقات او درباره مساله زبان و دوزبانی بوده  و  بیش از هزار مقاله در زمینه جامعه‌شناسی چندزبانی، آموزش دو زبانه و آموزش اقلیت‌ها نوشته و بخش بزرگی از اولین تامل‌های جدی جامعه‌شناختی در این زمینه مدیون کارهای اوست. او در ماه مارس سال ۲۰۱۵ درگذشت.

فیشمن در مقاله‌ای که ترجمه آن در  آراشما منتشر می‌شود، ابتدا می‌کوشد تا تعریفی جامعه‌شناختی از مفهوم اتنیسیتی ارائه دهد. اتنیسیتی در ایران گاه به معنی قومی ترجمه شده که با توجه به ابعاد پیچیده‌تر این مفهوم، به نظر می‌رسد که ترجمه دقیقی نیست. فیشمن در این مقاله می‌کوشد تا زمینه‌های نژادپرستی مبتنی بر برتری‌جویی‌های اتنیکی را نیز جستجو کند.